مقدمه :
رومانی یکی از بزرگترین کشورهای عضو اتحادیه اروپا در شرق این قاره محسوب می گردد. این کشور از سیاست های محافظه کارانه ای در اتحادیه اروپا پیروی می نماید اما نگرانی های امنیتی ناشی از تحولات در حال گذر در اروپای شرقی، رومانی را به سمت گیری های افراطی در مسائل امنیتی سوق داده است. استقرار مقر فرماندهی و کنترل ناتو از یک سو و نصب و راه اندازی سامانه دفاع ضد موشکی در این کشور از سوی دیگر، عملکرد ویژه رومانی را نزد کشورهای غربی تغییر داده است. جهت گیری فوق، امکان بهره گیری از ظرفیت های کامل در روابط دو کشور را منوط به عواملی می سازد که رومانی به تنهایی تعیین کننده آن نیست.
جایگاه ، میزان و نوع مناسبات جهانی و منطقه ای رومانی در نظام بین المللی
رومانی بعنوان نهمین کشور از نظر وسعت و هفتمین کشور از نظر جمعیت در اتحادیه اروپا ، بزرگترین کشور حوزه بالکان، یکی از کشورهای با سابقه در شرق اروپا است که تا پیش از آغاز جنگ های جهانی، با داشتن مرزهای پهناور در شرق اروپا، به عنوان یکی از امپراطوری های منطقه به شمار می رفت. این کشور با پایان جنگ جهانی دوم، به عضویت بلوک کمونیست درآمد و با فروپاشی شوروی سابق همانند سایر کشورهای اروپای شرقی سیاست و رویکرد نگاه به غرب را در دستور کار خود قرار داد و با انجام اصلاحات لازم سرانجام در سال 2004 به عضویت ناتو و در موج دوم گسترس اتحادیه اروپا در سال 2007 به عضویت این اتحادیه درآمد.
رومانی بعد از تحولات شرق اروپا و بروز بحران بالکان و نیز به علت واقع شدن در شبه جزیره بالکان و با توجه به وسعت، حجم نیروهاى نظامی، مجاورت با کشورهای صربستان، مجارستان، بلغارستان و ملداوی و همچنین بهعنوان یک کشور حاشیه دریاى سیاه و قرار داشتن بخش طولانى از رود دانوب در این کشور و مجاورت با مرزهاى آبى ترکیه واکراین و بعنوان یکی از اعضای ناتو و اتحادیه اروپا از اهمیت خاصى برخوردار گردید. بطور کلی موقعت جغرافیایی رومانی توسط سه عامل طبیعی کوه های کارپات، رود دانوب و دریای سیاه تعریف شده که هریک از این سه عامل نقش مهمی در تاریخ مردم این کشور داشته است.
رومانی و دریای سیاه :
حوزه دریای سیاه با فروپاشی شوروی در دسامبر1991، موقعیت ژئوپلتیکی آن دچار تغییرات بنیادین گردید و از چهار کشور به شش کشور روسیه، رومانی، بلغارستان، ترکیه ، گرجستان و اکراین تبدیل شد. از مسائل مهم ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی قابل بحث در حوزه منطقه دریای سیاه مسائل مربوط به مبدل شدن این منطقه به یک منطقه کلیدی در زمینه روابط انرژی بین اروپا و اورآسیا، افزایش مسیرهای متنوع دریایی، توسعه ارتباط ریلی اروپا و آسیا، اتصال این دریا به دریای آزاد، وجود بنادر مهم استراتژیک در کرانه دریای سیاه، شکل گیری سازمان همکاریهای اقتصادی دریای سیاه، وجود ظرفیت های همکاری سازمان همکاری اقتصادی اکو با این سازمان، گسترش ناتو و اتحادیه اروپا به شرق و مهمتر از همه خلاء قدرت ایجاد شده باعث گردید تا تمایل جهت پر کردن خلاء قدرت در منطقه، بسرعت توسط قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای از طریق تعاملات اقتصادی، امنیتی، نظامی و سیاسی افزایش یابد. از این رو ساختارهای جدید در منطقه و بر قراری تعامل جدید بین حوزه های جغرافیا، قدرت و سیاست، ویژگی های خاصی در این منطقه پدیدار نمود و منطقه حوزه دریای سیاه بعنوان یکی از مناطق مهم استراتژیک در جهان مبدل گردید.
دریای سیاه بدلیل موقعیت خاص سوق الجیشی دارای مسیرهای متنوعی است که مورد استفاده کشورهای منطقه، کشورهای غرب آسیا، کشورهای آسیایی میانه و کشورهای شمال و جنوب اروپا قرار می گیرد و به دلیل اتصال به دریای مدیترانه بعنوان مرز آبی آسیا و اروپا معروف است . بعبارتی حلقه وصل میان قاره های اروپا و آسیا می باشد. این دریا بستر کاربرد امکانات بسیار برای حملونقل دریایی است و نیز کشورهای ساحلی آن ظرفیت حمل نقل مسافر و کالارا دارند. این منطقه بمنظور انتقال کالا و خدمات به عنوان یکی از شاخص های مهم تجارت جهانی تلقی می شود.
سیاست ها واهداف بازیگران اصلی بر تصمیم گیری در سیاست گذاری رومانی
در نگاهی کلان، سیاست ها واهداف بازیگران اصلی بر تصمیم گیری در سیاست گذاری رومانی به دو بخش عوامل درونی و بیرونی به شرح ذیل عنوان نمود:
الف) عوامل درونی شامل :
- - مذهب ارتدکس که اکثریت مردم رومانى پیرو آن هستند در سیاست خارجى این کشور نقش موثرى دارد.
- - رشد ناسیونالیستى در این کشور و افکار عمومى که خواهان پیوستن مولداوى به رومانى است، در سیاست خارجى این کشور نسبت به مولداوى نقش موثرى دارد. در رومانی 15 مذهب و آئین به رسمیت شناخته شده است که اسلام یکی از آنها است. تعداد مسلمانان رومانیایی تقریبا 70 هزار نفر هستندکه بیشتر آنها را ترکها و تاتارها تشکیل می دهند
- حضور اقلیت های قومی و نژادی از جمله بیش از 1/4 میلیون نفر مجارى در منطقه ترانسیلوانیا که خواهان خودمختارى کامل مىباشند نه تنها در روابط بین رومانى و مجارستان نقش موثرى دارد بلکه روابط این کشور با کشورهاى غرب اروپا که خواهان رعایت حقوق اقلیتها هستند را نیز تحت تاثیر قرار مىدهد. روابط رومانى و مجارستان همیشه بر سر مسائل مربوط به منطقه ترانسیلوانیا متشنج بوده است.
- کاهش جمعیت ، بطوریکه شرایط دشوار زندگى ، پایین بودن سطح زندگى، آزادى سقط جنین، مهاجرت و امید اندک به زندگى مجموعه عواملى هستند که موجبات کاهش رشد جمعیت را فراهم کردهاند
ب) عوامل بیرونی (بازیگران منطقه ای و فرامنطه ای ) شامل :
- ناتو و اتحادیه اروپا : ناتو و اتحادیه اروپا از مهمترین عواملى هستند که بر سیاست خارجى رومانى تاثیر قابل توجهى دارند. این دو نهاد اروپائى براى رومانى از درجه اهمیت بالائى برخوردارند . بطوریکه سبب شده است تا رومانى جهت هماهنگ نمودن سیاست خارجى خود با کشورهاى عضو این نهادها تلاش نماید. سایر نهادهاى اروپائى از قبیل سازمان امنیت و همکارى اروپا، شوراى اروپا، و نهادهاى مالى اروپائى و بینالمللى در سیاست خارجى این کشور موثر مىباشند.
- ایالات متحده آمریکا : رومانی و ایالات متحده آمریکا در سه دهه اخیر همواره دارای روابط نزدیک با یکدیگر بوده اند. در حال حاضر دو کشور دارای روابط استراتژیک در عرصه بین المللی دارند. در ادبیات سیاسی روابط دو کشور، رومانی سرمایه ای امنیتی ، سیاسی برای آمریکا در منطقه بالکان توصیف شده است.
- اسراییل: رومانى تنها کشور ارودگاه کمونیزم بود که با اسرائیل رابطه سیاسى در سطح سفیر داشت. بطوریکه نزدیک به 400 هزار نفر یهودی رومانی تبار در اسرائیل زندگی می کنند.. بخارست و تل آویو همکاری بسیار گسترده سیاسی، امنیتی، دفاعی، تجاری و اقتصادی را در حال تجربه دارند. رومانی نیز در تمامی موارد از مواضع اسرائیل در عرصه بین الملل حمایت بعمل آورده و یا خواهد آورد.